آدمهای این اردوگاه از مرگ برگشتهاند!
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۸۸۹۵۹
کتاب «باغهای معلق» تازهترین اثر سمیه عالمی روایت ساده هفت زن سوری در شهر «نبل و الزهراء» است که چهار سال محاصره توسط مسلحین را تجربه کردهاند.
به گزارش مشرق، سمیه عالمی، از داستاننویسان فعال در سالهای اخیر و یکی از چهرههای شاخص ادبیات پایداری، متولد مرداد ۵۸ است. او گیاه پزشکی خوانده و سال ۸۸ ارشد بیوتکنولوژی را رها کرده و سمت داستان و داستاننویسی آمده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کتاب «باغهای معلق» به نوعی محصول حضور شما در سوریه است و تجربههایی که زنان در مواجهه با جنگ در این سرزمین پشتسر گذاشتهاند. این حضور در چه زمانی و چگونه رقم خورد؟
به دلیل شرایط کاری همسرم آبانماه ۹۹ با خانواده وارد سوریه شدم و این حضور تا تابستان سال ۱۴۰۰ ادامه پیدا کرد.
ایده اولیه کتاب «باغهای معلق» چگونه شکل گرفت و آیا تجربهای هم در این شکل از روایتگری داشتید؟
فکر میکنم ذهن نویسندهجماعت همیشه پر از ایدههایی در انتظار فرصت است تا آنها را اجرایی کند. بعضی ایدهها مجال پیدا میکنند و عملی میشوند و بعضی این اقبال را ندارند که از پستوهای ذهن نویسنده دربیایند. ایده نسبت زن با شهر و جنگ و نقشی که در ایجاد صلح دارد همیشه با من بود. همواره اینکه در جامعه آرمانی یا مدینه فاضله، زن کجا ایستاده را جستوجو میکردم. در اتوپیای غربی که هر چه میگشتم تنها به مؤلفههای فمینیستی میرسیدم که از نظر من پیوست فرهنگی سرمایهداری است و نسبتی با سرمایههای انسانی نداشته و ندارد.
بچگی من در جنگ گذشته است. مدام در معرض سفرهای مادر و پدرم و در شرایط جنگی بودم. مادرم فعال ستاد پشتیبانی سالهای جنگ بود و نقشهای متفاوتش را در مدیریت شرایط سرزمینش دیده بودم و بر همین اساس الگوهایی از مدیریت زنانه در ذهنم شکل گرفته بود. من این نقشها را در او و دوستان جوانش مشاهده کرده بودم اما جایی مدون و دستهبندی شده مکتوب نشده بود. برایم مسلم بود حتی اگر کسی به زبان نیاورد، نسبت نزدیکی بین زنها و سقوط یک سرزمین هست. وارد دمشق که شدم به سرم زد دنبال صداهای زنانه این جنگ که به من نویسنده نزدیک بود بگردم و بنویسمشان. شاید بشود آن چیزی که دنبالش میگردم. البته به دلیل عدم شناخت دقیقم از منطقه، نمیدانستم کار راحت نیست، با این حال قصد کردم لااقل فرصت حضور در شامات را از دست ندهم و چیزی بجویم و بنویسم. اما در مورد تجربه روایتگری باید بگویم هر کسی که یکبار قصه یا خاطرهای را برای جمعی تعریف کند، سابقه روایتگری دارد. با این تعریف، من هم سابقه روایتگری داشتم اما خوب شرایط اینجا متفاوت بود.
شما در ابتدای امر چه تصوری از روایتگری زنان سوریهای با موضوع جبهه مقاومت داشتید؟
تصویری نداشتم! اصلاً روی نوشتن آنها حساب نکرده بودم. برنامهام این بود که هم خودم ببینم و بشنوم و هم خودم بنویسم. همین! اما خب شرایط مسیر را عوض کرد.
چه مراحلی طی شد تا طرح ابتدایی شما سرانجام در قالب کتاب فعلی «باغهای معلق» منتشر شود؟
محدودیتها کتاب را به این فرم رساند. هرچه رفتم به در بسته خوردم و هر در بسته من را وادار به دور زدن مسیرهای بسته در فرم میکرد. نهایتاً رسیدم به نقطه آموزش و بیرون کشیدن روایتها و جان کلام از بین روایتهایی که خودشان نوشتند.
عنوان «باغهای معلق» بر چه اساسی برای این کتاب انتخاب شد؟
باغ به جایی میگویند که درخت دارد. درختها عموماً ریشههای بیشتر و بزرگتری از باقی گیاهان دارند. این ریشهها هستند که تنه درخت را در خاک نگه میدارند و دانههای ریز خاک را هم به دلیل حضورشان در خاک به هم میچسبانند. درختهای این باغ که خودشان مظهر زایش و رویش سرزمین بودند در حالت تعلیق، تمام حاصل از جنگ بودند و در این تعلیق باید خانه را اداره میکردند. البته این نام نسبتی هم با داستانهای منطقه داشت و البته اتصالات محکمی با روایتها.
شما برای زنان سوری کلاس و کارگاههای نویسندگی و روایتگری برگزار کردهاید، اصولاً در آن شرایط این کارگاهها چگونه برگزار شد و استقبال زنان سوری از این حرکت فرهنگی به چه شکلی بود؟
همه چیز مجازی اتفاق افتاد. عرض کردم که برای دور زدن محدودیتها مدام مسیر تازه میساختیم. من محدودیت سفر به حلب و نبل را داشتم پس دوره را در واتساپ برگزار کردم.
ترسی که گفتم، در جان زنها از روزهای جنگ مانده بود و آنها را محتاط کرده بود. چه دلیلی داشت خودشان را به چالش جدیدی بیندازند. به قاعده همه کلاسهای نویسندگی، تعدادی حضور پیدا کردند و فقط چند نفر به شکل مستمر و فعال نوشتند و کار تحویل دادند.
میزان آشنایی زنان سوری در حوزه روایتگری را چگونه دیدید و آیا استعدادهای نویسندگی بین آنها دیدید که با پرورش این استعدادها بشود به آینده ادبی آنها امیدوار و شاهد شکوفایی این استعدادها بود؟
تقریباً هیچ آشنایی نداشتند. همان اندازهای که مانند زنان دیگر دنیا بلند قصه بگویند و ماجرایی که بر سرشان گذشته تعریف کنند. آنها زنانی بودند که نزدیک به ۱۰ سال زیر سایه جنگی چندجهته زندگی کرده بودند و چهار سال از این ۱۰ سال را در محاصره عجیبی که در آن برای زنده ماندن بچههایشان بالبال زده بودند و چشم به چترهایی داشتند که گاهی از آسمان پایین میافتاد. یا دختران جوانی بودند که در جنگ و محاصره استخوان ترکانده بودند و در کودکی و نوجوانی چیزی جز جنگ تجربه نکرده بودند. بعد از این التهابها و آزاد شدن شهر، ساکنین و به تبع آن زنان، تازه افتاده بودند دنبال پیدا کردن عزیزان گمشده و ساختن خرابیها. چیزی که در این شرایط قاعدتاً نباید در اولویت این مردم باشد، روایت این جنگ است. منطقی هم هست. عموماً روایتهای جنگها هم در فضای برآمده از شرایطی که گفتم نوشته میشود. حالا یکی رفته بود سراغ اینها و گفته بود بیایید از روزگاری حرف بزنید که بر شما رفته است، اما اینها هنوز در بهت شرایطی بودند که از سر گذرانده بودند. مبهوت گرسنگی و ویرانی و حصری که چهار سال طول کشیده بود و قبرستانها را پر کرده بود و خانهها را خالی. همین بهت، زبان اینها را بسته بود. جملات شفاهی کوتاه بودند. روی یک تصویر میماندند. مدام چشمها به یادآوری گذشته به زمین خیره میماند و لبها جای روایت روی شکر میماند. شروع کار نوشتن هم هنوز ترس داشتند از نوشتن و گفتن. بیشتر متن ادبی مینوشتند تا روایت، اما کمکم زبان باز کردند. بله. به نظرم اگر برایشان فرصت آموزش دقیقتر و مداوم گذاشته شود حتماً میشود.
یکی از شخصیتهای مطرح در میان زنان سوری، خانم سماح است. جایگاه این زن و اساساً زنان سوری را برای انتقال تجربههای جبهه مقاومت چگونه ارزیابی میکنید؟
سماح از آنهایی بود که زبان باز نکرد. احتمالاً زمان بیشتری برای گفتن از آنچه بر او گذشته لازم داشت. زن فعالی بود و مدرس دارالقرآن شهر. هر روز تعداد زیادی بچه دور خودش جمع میکرد و به بهانه قرآنخوانی زندهشان میکرد اما برای من جز از همسرش نگفت، آن هم شفاهی. فکر میکنم هر آدم برای به حرف آمدن و نوشتن از دردهایش آستانهای دارد. سماح هنوز به آن آستانه نرسیده بود.
زنان سوری در سرزمینی زندگی میکنند که مدتها مستعمره فرانسه بوده و حالا هممرز سرزمینهای اشغالی است. بلندیهای جولان سوریه توسط صهیونیستها تصرف شده و سالهای طولانی است که مهاجران فلسطینی به سوریه پناه آوردند و با سوریها همزیستی زیادی دارند. غیر از اینها، اشتراکات فرهنگی که برآمده از جغرافیای شامات است و عقبه تاریخی مشترک، آنها را بسیار زیاد نزدیک کرده و به مقاومت جمعی و اقتضائاتش کشانده. قاعدتاً انسان سوری و زن این سرزمین حرفهای زیادی از مقاومت در برابر استعمار و امالفساد منطقه دارد. با توجه به اینکه شعر در جهان عرب جایگاه ویژهای دارد، این مفاهیم در کلام شاعران سوری و لبنانی آمده و راه خودش را رفته اما در روایت هنوز جای کار دارد. همچنین ورود زنان به این عرصه هم متعاقباً محل تأمل و البته نیاز است. به نظرم میشود با ایجاد ارتباط زنان روایتگر جبهه مقاومت یا ایجاد اتحادیه نویسندگان منطقه و پیدا کردن اشتراکات با هم این مسیر را تسهیل و تسریع کرد، کار سختی نیست.
شخصیت خانم«هنا» در کتاب شما هم از جهات گوناگون قابل توجه است. درباره این شخصیت هم توضیح دهید
خانم «هنا غیث علاو» از خانوادهای بزرگ و اهل فضل است. خودش هم همانطور که در روایتش آورده، همپای بچههایش زده به دل آموختن و یادگرفتن. شرایط جنگی که انتخاب کرده در آن بماند، او را شجاع کرده و به اقتضای تجربه بیشترش نسبت به باقی راویها دستش از وقایع و روایت پرتر است. نسبت به باقی راویان پیگیرتر هم بوده و هست. همچنان مینویسد و برایم میفرستد. امید دارم این تداوم در نوشتن، توانمندترش کند.
یکی از مناطق سوریه که شما در کتاب خود از آن نام میبرید و تأکید دارید منطقه مهمی در این کشور است، جایی به نام«حسیا» است. آشنایی شما با این منطقه چگونه اتفاق افتاد و چه ظرفیتهایی برای روایتگری در خصوص این منطقه میبینید؟
حسیا یک منطقه آزاد تجاری در سی کیلومتری شهر «حُمص» است. این شهرک صنعتی در دوران جنگ آسیب زیادی دیده اما بخشی از آن پس از جنگ احیا شده و مشغول تولید است. شیعیان دو شهرک فوعه و کفریا در استان ادلب، که مجبور به ترک شهر و تسلیم آن به داعش و گروههای مسلح حامی آنها شدند به این منطقه کوچانده شده و نزدیکی این شهرک صنعتی، اردوگاهی برای سکونت موقت اینها ساختند. من در تحقیقاتم در مورد محاصره فوعه و کفریا به «اردوگاه حسیا» و جایی در بندر لاذقیه رسیدم. هیچ تصویری از این اردوگاه در شبکههای اجتماعی نبود و قاعدتاً من هم تصویری از آن نداشتم. فقط میدانستم آدمهای ساکن این اردوگاه همه از مرگ برگشتهاند. چندبار تلاش کردم خودم را برسانم به آنجا اما شرایط امنیتی اجازه نمیداد.
۹ ماه بعد از اولین ورودم به سوریه با هماهنگی دوستان توانستم وارد اردوگاه شوم. به نظرم روایتهای مظلوم و غریب و گمشدهای دارد که ثبتش سندهای شفاهی است برای رسوایی مدعیان صلح و حقوق بشر و این عناوینی که مدتهاست در دنیا تشریفاتی شدند و اهرم فشار استعمار برای رسیدن به مقاصد خودش. زن و مرد و بچه حسیا روایتهای زیادی برای گفتن و شنیدن دارند. باید به داد این روایتها رسید وگرنه لابه لای مصایب روزگار گم خواهند شد.
ادبیات پایداری در شاخه جبهه مقاومت در سالهای اخیر از رشد کمی و کیفی برخوردار بوده است. شما بهعنوان یکی از فعالان این حوزه، جایگاه فعلی این بخش از ادبیات پایداری را چطور میبینید؟
اول درباره مقاومت در معنای عام آن صحبت کنیم. منطقهای که در آن زندگی میکنیم، سالها بهدلیل قرار گرفتن در میانه جهان و موقعیت استراتژیک و مسیر ارتباطی بین شرق و غرب بودن، در توجه دولتهای استعماری بوده. از پرتغالیها گرفته تا انگلیسها و روسها و امریکاییها. بعد از کشف نفت هم که ماجرای این توجهها و مال خود کردنهای این سرزمین چندقبضه شد. از همان روزها همیشه مردم این سرزمین مقابل «دیگری» که چشم داشته به این سرزمین و داراییهایش سینه سپر کردند. مقابل هر کسی که بنای ظلم به این مردم را داشته ایستاده، چه داخلی و چه خارجی. از این منظر داستان مقاومت قدمتی به درازای تاریخ این سرزمین دارد. بعد از انقلاب اسلامی شرایطی که در تحمیل جنگ به ایران ایجاد کردند باعث شد ما مقاومتی جانانه و چندساله را در تاریخی نزدیک به خودمان تجربه کنیم. به اقتضای نزدیک بودن به آن، تلقی از ترکیب روایت و داستان با مقاومت و پایداری، داستان نوشتن از جنگ ایران و عراق شد. در حالیکه بعد از انقلاب اسلامی در ایران و قدرتمند شدنش، هرجا که مظلومی نیاز به کمک بود و ایران موقعیت دفاع از او را داشت، وارد میدان شد. حضورهای بینالمللی ایران، این مقاومت ملی را دامنهدارتر کرد و به بیرون از مرزها کشاند. با این تعریف داستان بوسنی هم داستان مقاومت است، داستان یمن، عراق، سوریه و لبنان و فلسطین همه داستان ایستادگی مقابل ظلمی سیستماتیک و تحت حمایت ابرقدرتها و سازمانهای رسمی جهانی است. همانطور که اشاره کردم روایت مقاومتها بعد از گذر از التهابات جنگ و ساختنها به اوج و بلوغ میرسد. در ایران زیر سایه امنیت و قدرت این مهم محقق شده است. روایتنویسان ایرانی اینجا هم میتوانند پیشگام شوند برای ثبت روایت مقاومتهای جهان تا زمانی که مردم جغرافیاهای مختلف نیز به این قدرت در روایت برسند.
روایتهای ایرانی حوزه عمومی و مقاومت، در تنوع موضوع و سوژه و نگاه رو به بلوغ است اما هنوز نیاز به تربیت روایتنویسانی داریم که از عهده قصههای برزمین مانده این مردم و سرزمین بربیایند. خودمان روایت نکنیم، دیگرانی برای پیشبرد اهدافشان قصه میسازند و روایت میکنند. روایتها به راحتی امکان ایجاد حس جمعی را بین اهالی یک جغرافیا، برای مصون نگه داشتنشان از چنگ استعمارهای نو و کهنه دارند. اگر چنین روایتهایی ثبت نشوند، ملتها بهدلیل نقصان حافظه تاریخی، مدام در چاله و چاه استعمار بیرونی و استبداد درونی میافتند و با این احتساب در جا میزنند و با از دام این یکی به دامن آن یکی افتادن فرصت رشد و تأثیرگذاری تمدنی را از دست میدهند. ملتی که روایت نداشته باشد و نسازد زود از پا درمیآید و از یادها میرود.
جایگاه کتاب باغهای معلق در حوزه ادبیات پایداری را چگونه میبینید؟
اصلاً بنای نوشتن یا تدوین کتابی که سردست بگیرم و ادعا کنم ادبیات محض است را نداشتم. ارزش نداشت برای توجه جشنوارهها و محافل ادبی در آن محدودیت و شرایط امنیتی بیفتم دنبال جمع کردن چنین کاری. ایدهای داشتم در مورد نسبت زن و شهر، جایگاه زن در سرپانگه داشتن شهر. این ایده را وقت بودنم در سوریه، بردم سمت زن سوری و نوع مواجههاش با یک جنگ طولانی و فرسایشی که انگار داخلی بود اما نبود و پای خیلیها وسط معرکهاش بود. (انگار نقشه کشیده بودند که پای این خیلیها باز شود به این ماجرا تا راحتتر کار تمام شود.) خلاصه و ساده دنبال این صدای زنانه بودم. روزهای اول با لحاظ شرایط ایران، خیال کردم کار سادهای است اما نبود. تصمیم گرفتم به چشم یک نقطه آغازین برای روایت شدن زنان ساکنِ غرب آسیا برای حفظ شیرازه سرزمینها به«باغهای معلق» نگاه کنم. خیلی وقتها آن کمالگرایی مختص نویسندگی سراغم میآمد که رها کن! این کارها هنوز جاندار نشدهاند اما باز خودم جواب میدادم پس با این روایتها باید چه کنم؟ اینها امانتهای تاریخ بودند که به من سپرده شده بود. تصمیم گرفتم منتشرشان کنم تا گم نشوند در هیاهوها و بعدتر دنبال بهتر شدنشان بروم یا شاید دیگران بروند. بدین ترتیب تصویر اولیه هم شکل میگرفت و نظرها به این سمت جلب میشد و کافی بود.
در حال حاضر چه اثر یا آثاری را در دست تألیف یا زیرچاپ دارید؟
دو رمان در مرحله نهایی نگارش و بازنویسی دارم و مجموعه روایتی به حول و قوه الهی.
منبع: ایران آنلاین
منبع: مشرق
کلیدواژه: تحلیل روز طوفان الاقصی قیمت کتاب سوریه بوسنی عراق لبنان غرب آسیا ایران نبل و الزهراء مشرق انقلاب اسلامی استان ادلب دمشق یمن بیوتکنولوژی جبهه مقاومت داعش بندر لاذقیه شهر حمص فرانسه سمیه فلسطین مشرق نیوز خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت ادبیات پایداری باغ های معلق جبهه مقاومت سمیه عالمی زنان سوری چهار سال روایت ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۸۸۹۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گسترش موج اعتراضات دانشجویان حامی غزه در آمریکا و جهان
به گزارش جماران، در پی گسترش دامنه تظاهرات دانشجویی در محکومیت کشتار غیرنظامیان فلسطینی در نوار غزه در آمریکا، دانشگاه کلمبیا اعلام کرد شماری از فعالان این حرکت اعتراضی را به صورت موقت از تحصیل محروم کرده است.
به گزارش رویترز، دانشگاه کلمبیا روز دوشنبه پس از آن که مذاکرات در مورد پایان دادن به اعتراضات جنجالی حامیان فلسطین به بنبست رسید، تعلیق دانشجویان فعال معترض را که حاضر به برچیدن چادرهای اعتراضی در محوطه دانشگاه نشدند، آغاز کرد.
نعمت طلعت شفیق، رئیس دانشگاه کلمبیا در همین خصوص خاطرنشان کرد که مذاکرات چند روزه میان سازماندهندگان اعتراضات و مسئولان دانشگاه برای متقاعد کردن دانشجویان به برچیدن دهها چادر از محوطه این موسسه معتبر آموزش عالی در نیویورک به نتیجه نرسیده است.
سرکوب تظاهرات در کلمبیا که به نوعی مرکز اعتراضهای دانشجویی مرتبط با جنگ غزه در هفتههای اخیر محسوب میشود در حالی با دستگیری و تعلیق فعالان این حرکت اعتراضی جریان دارد که پلیس ایالات متحده پیشتر در دانشگاه تگزاس نیز با استفاده از اسپری فلفل به دهها دانشجو در یک تجمع حامیان فلسطین حمله کرده و شمار زیادی از آنها را بازداشت کرده بود.
دانشگاه کلمبیا روز دوشنبه صبح با انتشار اطلاعیهای هشدار داد دانشجویانی که تا ساعت ۲ بعد از ظهر به وقت شرق آمریکا چاردها را برچینند و فرمی مبنی بر احترام به مقررات دانشگاه را امضا نکنند، با تعلیق مواجه شده و دیگر نمی توانند این ترم تحصیلی را به پایان برسانند.
شکایت یک دانشجوی یهودی ناشناس علیه مسئولان دانشگاه
یک سخنگوی دانشگاه عصر دوشنبه در جریان نشستی توجیهی ضمن اشاره به غیرقابل تحمل بودن فضای اعتراضی کنونی برای بسیاری از دانشجویان و اعضای هیئت علمی یهودی و نیز مزاحمتهای ناشی از اعتراضات برای تحصیل و امتحانات دانشجویان»، گفت: «ما در این مرحله به عنوان بخشی از تلاشهایمان برای تضمین امنیت در محوطه دانشگاه، تعلیق دانشجویان را آغاز کردهایم.»
در همین راستا، پایگاه خبری هیل در گزارشی اعلام کرد که یک دانشجوی یهودی ناشناس روز دوشنبه علیه مسئولان دانشگاه کلمبیا شکایت کرده است.
این دانشجو که نامی از وی برده نشده در شکایت خود مدعی شده که اعتراضهای جاری به ناامنی در محیط دانشگاه دامن زده و مسئولان نتوانستهاند بحران را مهار کنند.
در شکایت مطرح شده از سوی این دانشجوی سال دوم ادعا شده است که وی و سایر دانشجویان یهودی از زمان آغاز جنبش دانشجویی همبستگی با غزه، آشکارا به طور فزایندهای در معرض خطر آزار و اذیت و حتی آسیب جسمی قرار گرفتهاند.
دانشگاه کلمبیا به سرمایهگذاری در اسرائیل ادامه میدهد
پیش از این نیز، نعمت طلعت شفیق، رئیس دانشگاه کلمبیا تاکید کرده بود که این موسسه آموزش عالی از سرمایهگذاریهای مالی در اسرائیل که یکی از خواستههای اصلی معترضان است، دست نخواهد کشید.
او در عوض، پیشنهاد سرمایهگذاری در بخشهای سلامت و آموزش در غزه و نیز شفافتر کردن سرمایهگذاریهای مستقیم دانشگاه تحت ریاست خود را مطرح کرده بود.
معترضان قول دادهاند که چادرهای خود را در محوطه دانشگاه منهتن تا زمان محقق شدن سه خواسته اصلی خود برپا نگه دارند.
عدم سرمایهگذاری در اسرائیل و قطع همکاری با شرکتهایی که در کشتار غیزنظامیان در غزه شریک هستند، شفافیت در امور مالی دانشگاه و عفو دانشجویان و اعضای هیئت علمی که به خاطر نقششان در اعتراضات جاری دستگیر و یا تعلیق شدهاند، خواستههای اصلی معترضان را تشکیل میدهند.
دانشجویان پرچم فلسطین را در ساختمان تاریخی دانشگاه کلمبیا به اهتزاز در آوردند
معترضان هوادار غزه پرچم فلسطین و پارچه نوشته هایی که کلمه «انتفاضه» روی آنها نوشته شده بود را در ساختمان اداری و تاریخی دانشگاه کلمبیا موسوم به «هامیلون هول» نصب کردند.
دانشجویان موفق شدند که با از بین بردن موانع اطراف این ساختمان وارد آن شوند و در اصلی آن را ببندند.
دانشجویان معترض همچنین به شکل گسترده در محوطه دانشگاه حضور دارند.
دانشگاه کلمبیای نیویورک آمریکا پس از هشدار به دانشجویان برای پایان دادن به تجمعات حامی فلسطین و نیز جمع کردن چادرهای خود و مقاومت و اصرار دانشجویان بر خواسته های ضد اسرائیلی خود، تعلیق آنان را از ادامه تحصیل آغاز کرد.
دانشگاه کلمبیا در نیویورک عصر دوشنبه به وقت محلی اعلام کرد تعلیق دانشجویانی را که حاضر به تخلیه چادرها و کمپ های اعتراضی در محوطه دانشگاه تا ضربالاجل تعیینشده نبودند، آغاز کرده است.
دانشگاه کلمبیای آمریکا روز دوشنبه به وقت محلی به دانشجویان حامی جنبش همبستگی با مردم غزه که در این دانشگاه بیشتر از یک هفته است، اردو (چادر) زده اند ، اخطار داد اگر تا بعد از ظهر روز دوشنبه به وقت محلی ، چادرها را تخلیه نکنند، تعلیق خواهند شد.
این دانشگاه مستقر در نیویورک گفت که این دانشجویان واجد شرایط تکمیل ترم تحصیلی یا فارغ التحصیلی نخواهند بود و اجازه ورود به دانشگاه و ساختمان های دانشگاهی را نخواهند داشت.
بن چانگ، معاون روابط عمومی، عصر دوشنبه در یک جلسه توجیهی گفت: به محض شروع اقدامات انضباطی، قضاوت توسط چندین واحد مختلف در دانشگاه بر اساس ماهیت تخلف انجام میشود.
چانگ افزود که دانشگاه از دانشجویان معترض خواسته است که چادرها و کمپ ها را حذف کنند تا اطمینان حاصل شود که مراسم آغاز به کار دانشگاه برای ۱۵۰۰۰ فارغ التحصیل می تواند طبق برنامه ادامه یابد.
دانشجویان دانشگاه کلمبیا، مرکز اعتراضات یک هفته ای طرفدار فلسطین، پیشتر به ماندن در چادرها و تداوم تظاهرات خود رای داده بودند.
بر اساس گزارش سی ان ان، دستکم ۶۰ معترض بیرون از دانشگاه جمع شده بودند و شعار می دادند و پلاکاردهایی نیز در دست داشتند.
دانشگاه کلمبیا تهدید کرده بود اگر دانشجویان تا بعد از ظهر داوطلبانه چادرها را ترک کنند و خود را به یکی از مقامات دانشگاه معرفی کنند و فرمی را امضا کنند که متعهد به رعایت سیاستهای دانشگاه تا ژوئن ۲۰۲۵ یا "تاریخ اعطای مدرک تحصیلی" شوند، دانشجویان واجد شرایط به پایان رساندن ترم با شرایط خوب هستند.
دانشگاه کلمبیا همچنین گفته است: "مهم است که بدانید دانشگاه قبلاً دانشجویان زیادی را در چادرها شناسایی کرده است. اگر در هنگام خروج خود را معرفی نکنید و اکنون فرم را امضا نکنید، واجد شرایط امضا و تکمیل ترم با وضعیت خوب نخواهید بود."
در این بیانیه آمده است: اگر از چادرها خارج نشوید، تعلیق خواهید شد. دانشگاه کلمبیای نیویورک آمریکا که این روزها کانون جنبش «همبستگی با مردم غزه » شده است، از معترضان حامی فلسطین خواست متفرق شوند و در برابر خواسته دانشجویان این دانشگاه اعلام کرد که روابط با اسرائیل را قطع نخواهد کرد.
دانشجویان معترض دانشگاه کلمبیا خواهان توقف سرمایه گذاری این دانشگاه در شرکت های تسلیحاتی وابسته به اسرائیل هستند. این دانشگاه در گذشته نیز در مواردی دیگر به درخواست دانشجویان از سرمایه گذاری صرف نظر کرده است.
یکی از خواستههای اصلی گروههای دانشجویی طرفدار فلسطین در دانشگاه کلمبیا از هفته گذشته این بوده است که این دانشگاه وجوه سرمایهگذاری را از شرکتهایی که از حملات اسرائیل به غزه سود میبرند، خارج کند.
دانشگاه کلمبیا روز دوشنبه در بیانیه ای اعلام کرد که در حالی که گفتگوهای سازنده بین رهبران دانشجویان و مقامات دانشگاهی از هفته گذشته ادامه دارد، "متأسفانه، ما نتوانستیم به توافق برسیم."
۲۱ نماینده دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا روز دوشنبه به وقت محلی در نامه ای به هیات امنای دانشگاه کلمبیای نیویورک نوشتند: «زمان آن است که دانشگاه قاطعانه عمل کند، اردوگاه را منحل کند و امنیت و ایمنی همه دانشجویان خود را تضمین کند.»
در این نامه که توسط جاش گاتهیمر و دن گلدمن رهبری میشود، ادعا شده است که معترضان حامی فلسطین "تمایلی به امضای یک توافق منطقی برای پایان تحصن" ندارند. آنها می گویند این اتفاق باید رخ دهد تا کلمبیا شامل متمم ششم قانون حقوق مدنی آمریکا شود.
در این نامه آمده است: زمان مذاکره به پایان رسیده است. اکنون زمان اقدام است. در نهایت وظیفه هیات امنا است که عمل کند. اگر هر یک از متولیان مایل به انجام این کار نیستند، باید استعفا دهند تا با افرادی جایگزین شوند که به تعهدات قانونی دانشگاه تحت عنوان متمم ششم پایبند هستند."
این تلاش ها فشار سیاسی بیشتری را بر مقامات کلمبیا وارد می کند. پیش از این برخی از جمهوری برجسته خواهان کناره گیری مینوچه نعمت شفیق، رئیس کلمبیا شدند.
حمله پلیس به اردوگاه دانشجویان داخل دانشگاه یوتا
پلیس ایالت«یوتا» ی آمریکای به اردوگاه دانشجوایان حامی غزه داخل حریم دانشگاه یوتا در شهر«سولت لیک» حمله کرد.
بر اساس تصاویری که روزنامه نگاران و شاهدان عینی منتشر کردند پلیس به این اردوگاه حمله کرده و شماری از معترضان را به زور بازداشت کرده و برخی از چادرها را نیز از بین برد.
پیش از این حمله ، دانشگاه یوتا با صدور بیانیه ای از دانشجویان خواست که تحصن خود را پایان دهند و به آنها هشدار داده بود که مخالفت شان با پایان تحصن به منزله دخالت نیروهای پلیس برای پایان دادن به تحصن آنهاست.
دانشگاه یوتا تأکید کرده بود که عواقب مشارکت در تحصن دانشجوایان و اعضای هیأت علمی و کارمندان به تعلیق تحصیل دانشجویان و اتهام تعدی جنایی و رفتار نادرست می رسد.
پیوستن تعداد زیادی از دانشجویان به تحص در دانشگاه ییل
بر اساس تصاویری که یک روزنامه نگار آمریکایی منتشر کرده است تعداد زیادی از دانشجویان به اردوگاه همبستگی به نوار غزه که در حریم دانشگاه ییل آمریکا بر پا شده است پیوستند. این اردوگاه برای دومین روز برپا شده است. پلیس پیش از این اردوگاه را از بین برده بود اما دانشجویان دوباره آن را برپا کردند.
حمله پلیس آمریکا به دانشاه جنوب فلوریدا و بازداشت تعدادی از دانشجویان
پلیس آمریکا با حمله به اردوگاه دانشجویان حامی غزه در دانشگاه جنوب فلوریدا شماری از آنها را با خشونت بازداشت کرد.
دانشجویان مینوسوتا بار دیگر اردوگاه خود را ایجاد کردند
صدها دانشجوی حامی فلسطین در دانشگاه مینوسوتای آمریکا چند روز بعد از برچیده شدن اردوگاه شان بار دیگر اردوگاه خود را در حیاط دانشگاه ایجاد کردند.
پلیس با خشونت تحصن دانشجویان دانشگاه ویرجیبنا را پایان داد
رسانه های آمریکایی گزارش دادند که پلیس با استفاده از زور تحصن دانشجویان هوادار فلسطین در دانشگاه ویرجینیا کومنولث را پایان داد.
اعتراضات دانشجویی در پاریس و بیروت
مداخله پلیس در دانشگاههای فرانسه
علاوه بر دانشگاه علوم سیاسی پاریس که طی روزهای گذشته صحنه تنش و درگیری میان معترضان دانشجویی حامی فلسطین و نیروهای امنیتی فرانسه بود، خبرها از مداخله پلیس برای پایان دادن به تظاهرات مشابه در دانشگاه سوربن نیز در پایتخت فرانسه حکایت دارد.
بنا به گزارش رسانههای محلی، صدها دانشجوی معترض در همین راستا به تازگی محوطه دانشگاه سوربن را به اشغال خود درآورده و با اهتزاز پرچم فلسطین و سردادن شعارهایی در محکومیت کشتار غزه، با فلسطینیان ابراز همبستگی کردند.
به گزارش شاهدان حاضر در محل، پلیس و نیروهای امنیتی دقایقی پس از شکلگیری این اعتراضها برای متفرق کردن دانشجویان مداخله کردند و با معترضان درگیر شدند.
این منابع بدون ارائه جزئیات بیشتر در خصوص احتمال دستگیری شماری از معترضان یادآور شدند که محوطه اصلی دانشگاه سوربن عصر روز سهشنبه بسته خواهد بود و سالن آمفیتئاتر این دانشگاه نیز هم اکنون به کلی از حضور معترضان پاکسازی شده است.
اعتراضهای دانشجویی در سوربن از سوی دیگر حمایت جریانها و تشکلهای سیاسی چپگرا در این کشور از جمله حزب چپ رادیکال «فرانسه تسلیمناپذیر» را که مسئولان آن به دلیل مواضع اخیرشان نسبت به جنگ غزه زیر انتقاد تند قرار گرفتهاند، به همراه داشته است.
شماری دیگر از دانشجویان حامی فلسطین در فرانسه پیشتر محوطه دانشگاه علوم سیاسی، «سیانسپو» را در پایتخت فرانسه به اشغال درآورده و ضمن حمایت از فلسطینیان، خواستار قطع همکاری دانشگاه با موسسات، نهادها و شرکتهایی شده بودند که در سرکوب و کشتار غیرنظامیان فلسطینی در غزه شریک هستند.
فعالان دانشجویی در دانشگاه علوم سیاسی پاریس پیش از این هشدار داده بودند که فراخوان برای مداخله پلیس به منظور برچیدن اعتراضهای دانشجویی برای آنها «عبور از خط قرمز» تلقی میشود.
از سوی دیگر، والری پکرس، رئیس شورای منطقهای پاریس و حومه در واکنش به تداوم اعتراضها در «سیانسپو» تهدید کرده است که تا بازگشت امنیت و آرامش، منابع و کمکهای مالی اختصاص یافته به این دانشگاه را قطع میکند.
وی دانشجویان معترض را «اقلیتی افراطی که بازیچه چپگراها و اسلامگراها قرار گرفتهاند» معرفی کرده و مدعی شده است که این عده از دانشجویان تنها به «نفرتپراکنی و یهودیستیزی» دامن میزنند.
تظاهرات در دانشگاه آمریکایی بیروت
شماری از دانشجویان دانشگاه آمریکایی و دانشگاه عربی بیروت در لبنان در حمایت از غزه داخل دانشگاه تظاهرات کردند.
رسانه های لبنانی تصاویری از این تظاهرات منتشر کردند که دانشجویان با سر دادن شعار خواستار توقف کشتار در نوار غزه و پایان بمباران جنوب لبنان شدند.
در دانشگاه عربی در شهر طرابلس نیز ده ها دانشجو در همبستگی با نوار غزه تظاهرات کردند.